پنج نکته کوتاه در مورد بازداشت ( گروگانگیری ) چند سرباز در مرز بلوچستان
وریا محمدی
۲) هم گروگان گیران، هم ما و هم جمهوری اسلامی به خوبی میدانیم که با چنین کار بی مسمائی، نمیتوان رژیمی تا دندان مسلح را انداخت، اما بی گمان جلب توجه، تنها و تنها دلیل انجام چنین کاری است. جلب توجه از این طریق هر چقدر هم نابخردانه باشد، اما گویا "تنها" راه ممکن برای گروگان گیران بوده است. در این عدم توجه به بلوچها عامل اصلی، جمهوری اسلامی و در مرحله بعد مردم دیگر نقاط ایران هستند. اگر همانگونه که به بازداشت یک فعال سیاسی اصلاح طلب در تهران توجه میشود،
به گروگان گیری ۲ ماه پیش ۱۶ بلوچ و اعدام همگی آنها توجه میشد، شاید چنین ایده غیر قابل تائیدی به فکر انجام دهندگان این گروگان گیری خطور نمیکرد.
۳) به همان اندازه که شمار کثیری از کاربران شبکه های اجتماعی در این چند روز به گروگان گیرها تاخته و از آنها خوسته اند که گروگانها را آزاد کنند، به همان اندازه هم جا دارد که منتظر جواب منفی از جانب گروگان گیرها باشیم، چرا که چنین خواستی آنزمان مقبول است که منتقدان، در پهنای نظریه پردازی شان، نیم نگاهی هم به محرومیت غیر قابل توصیف بلوچستان در چند سال گذشته انداخته بودند.
۴) بلوچستان از نظر دولت جمهوری اسلامی نه تنها یک منطقه از خاک ایران نیست بلکه کشتار بی حد و مرز،خشونت افسار گسیخته و اعدامهای سیاسی ( تحت نام مبارزه با مواد مخدر )، راهی برای آزادی خواهی نه تنها باقی نگذشته است، بلکه به گسترده شدن خشونت در این منطقه کمک هم نموده است. تا جایی که تفاوتی میان یک سرباز وظیفه و یک سردار سپاه ، برای مردم و مخالفان رژیم در این منطقه محسوس نیست. هر نشانی از رژیم، نشان سرکوب تلقی میشود و این همان فرهنگ منحطی است که با خود جمهوری اسلامی زاده شد و همزاد این دستگاه دینی است.
۵) رژیمی که اسلام سیاسی آنهم از مدل شیعه اثنا اشعری را دنبال میکند، رژیمی که گذشته از بیخدایان و دیگر ادیان، به بلوچهای سنی مذهب هم رحم نمیکند، رژیمی که بذر تفرقه و تبعیض دینی پاشیده است و رژیمی که به بلوچها از ۲ زاویه، هم ملیتی و هم دینی، تبعیض روا میدارد، باعث و بانی گسترش اسلام افراطی آنهم از مدل سلفیها است.
پ. ن : گسترش این فرهنگ، دامنه همهٔ جنبشها و حرکتهای آزادی خواهان را نه تنها تنگ خواهد کرد، بلکه مدل دیگری از خشونت غیر قابل انکار از اسلام سیاسی را در میان اپوزیسیون رژیم تکثیر خواهد کرد که میتواند خطرناک باشد. این گروگان گیری را نه تنها باید محکوم کرد بلکه باید همزمان عامل بروز خشونت و پا گرفتن چنین دیدگاه خطرناکی از اسلام سیاسی را که حکومت کنونی ایران است به شدت به باد انتقاد گرفت. بی توجهی به بلوچستان و اخبار آن باید پایان یابد و به دگر اندیشان بلوچ و فعالین سیاسی آن؛ بیشتر از پیش بها داد. اخبار آنها را نباید بایکوت کرد و این سکوت خبری مرگ آور پیرامون اخبار بلوچستان را باید شکست. بلوچها به اندازه کافی دارای دگر اندیشان خوش فکر و آزادی خواه هستند که یک جریان اسلامی را به عقب برانند. آزادی ایران نه از راه سلفیون و اسلام سیاسی بلکه از راه عبور کامل از جمهوری اسلامی و هر نوع از اسلام سیاسی در منطقه گذر میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر